از آنجایی که سویا یک کیلویی در اوایل قرن بیستم در ایالات متحده جایگاه خود را به دست آورد، مورد تمجید قرار گرفت و تا آسمان مورد تمجید قرار گرفت.
من این تصویر از لوبیا جادو را زیر سوال بردم – زیرا دانه هایی که ما امروز داریم بر اساس کار زیاد است. در ژاپن و چین، سویا طی هزاران سال از یک کوهنورد غیرجذاب تا یک لوبیای مقاوم کشت شده است.
برای تبدیل آن به مهمترین محصول در آمریکا و امکان استفاده از آن، سرمایه گذاری و تحقیق بسیار زیادی لازم بود. کتاب من این پیشرفت را در ایالات متحده در طول قرن گذشته دنبال می کند.
توسعه مهمی در اوایل دهه 1970 با ظهور تولیدکنندگان آمریکای جنوبی، عمدتا برزیل، به عنوان صادرکنندگان اصلی آغاز شد. سهم ایالات متحده آمریکا که قبلاً در بازار صادرات پیشتاز بود، به طور پیوسته کاهش یافته است.
در نیمه اول قرن بیستم در ایالات متحده، استفادههای بومی برای خوراک حیوانات، بهویژه خوکها و طیور، سیستم بسیار کارآمدی را ایجاد کرد.
که سایر کشورها میتوانستند با بالا رفتن استانداردهای زندگی خود آن را تطبیق دهند. این و ظهور کشاورزی کارخانهای باعث رشد بازار جهانی سویا در دوره پس از جنگ شد.
در آن زمان، اروپا و ژاپن مهمترین واردکنندگان سویا بودند که نشانه افزایش مصرف گوشت بود. در سال 1973، دولت ایالات متحده صادرات سویا را تحریم کرد و باعث شد واردکنندگانی مانند ژاپن به برزیل روی بیاورند. این یک لحظه مهم بود که تغییرات درازمدت را به همراه داشت.
توسعه دوم در دهه 1990 آغاز شد. از آن زمان، چین بزرگترین واردکننده سویا بوده است. نسبتی که خود چین برای غذای سویا تولید می کند ثابت می ماند، در حالی که نسبتی که به تولید گوشت اختصاص می یابد در حال افزایش است.
این وضعیت در سال های اخیر با جنگ تجاری رئیس جمهور سابق ترامپ تشدید شده است: چینی ها با کاهش واردات سویا مقابله به مثل کردند.
شما به طور گسترده به جزئیات تاریخی در تاریخ سویا پرداخته اید، مانند نقش ضد فرهنگ هیپی در رایج کردن غذاهای سویا. ریشه این کار کجاست؟